طاهاطاها، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچک خوشبختی

دمر شدنت مامانی

سلام خواستم بگم که پسرم در 4 ماهگی و 17 روزگی خودش دمر شد و دیگه نمیشه زمین گذاشتش حتی آقا تو خوابم دمر میشه ولی نمیدونید که چقدر صورتش خوشگل میشه وقت دمر میشه و سرش رو بالا میگیره که ببینتت باباش که دائم قربون صدقش میره و خدا رو شکر میکنه منم که جای خود دارم همین الانم از خواب بیدار شد و سریع دمر شد برم پیشش چون مراقبت بیشتری نیاز داره که سرش به زمین نخوره دورش رو پر از متکا کردم . خواستم بگم موقعی که کوچولوتون دمر میشه  به عقب حرکت میکنه عروسک یا توپ ... در نزدیکیش بگذارید و سعی کنید کمک کنید تا اونو بگیره مثلا" دست کف پاش بگذارید تا به جلو بره اگه خسته شد و گریه کرد اصلا" برنداریدش بگذارید یاد بگیره واسه گرفتن عروسکش باید تل...
8 تير 1390

ختنه کردنت نازنینم

سلام پسرم در تاریخ 20/12/89 روز جمعه در بیمارستان آبان توسط دکتربهرام وندی ساعت 10:15 ختنه شد خدا میدونه که چقدر ترسیده بودم پشت در اتاق جراحی ایستاده بودم و گریه میکردم باباشم دائم دلداری میداد و میگفت چیزی نیست ولی دل تو دلم نبود و میدونستم خودشم نگرانه تا اینکه بعد از فکر کنم 10 دقیقه بیرون آوردنش دلم براش کباب شد کلی گریه کرده بود و بعد سریع پوشک کردمش و شیر دادمش بعد از شیر دادن کمی آروم شد ولی تا خونه گریه کرد بعد دیگه گریه زیادی نکرد خداروشکر و روز یکشنبه 29 /12 حلقه اش افتاد . من اصلا" دوست نداشتم که 2 ماهگی ختنه اش کنیم و دکتر و همسرم اصرار میکردند و میگفتند پوستش کلفت میشه و دردش بیشتر و الان از همسرم ممنونم که اصرار کرد و پ...
8 تير 1390

خواباندن عشقم با موزیک

سلام سفارش من به همه مامانا اینه که تا جایی که امکان داره واسه کوچولوهاشون موزیک ملایم پخش کنند تا با آرامش بیشتری بخوابند من خودم از یک ماهگی واسه طاها cd چرا رو خریدم و با آهنگ لالایی اینقدر آروم میخوابه که لذت میبره حتما" اگه سی دی هم نمیگذارید خودتون لالایی بخونید قصه بخونید بگذارید فرزندتان با آرامش بخوابه خیلی جواب میده حتما" امتحان کنید خیلی خوبه . به قول چرا دوستتون دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه .   لا لالایی گل لالا مهتاب اومده بالا              موقع خوابه حالا لا لالایی گل نی نی خوابای خوب ببینی      روی ابرا بشینی مامان خوبت  ...
8 تير 1390

تغذیه با شیر مادر

سلام خدمت همه مامانای گل پسر من در ابتدای تولد 2570 بود که چون زردی هم گرفت شد 2550 و به همین خاطر بیمارستان کمکی نان 1 به طاها داد و من در روز 2یا 3 بار شیرخشک هر 3 ساعت یکبار و بقیه روز را شیر خودمو میدادم البته با شیر دوش دستی میدوشیدم تقربیا" خیلی دردناک و سخت بود و بعد از یکماهگی فقط 2 بار در روز اونم اول صبح میدادم و البته به لطف شوهرم با خرید شیردوش برقی من فقط یکبار به طاها شیر خشک میدادم و خدا رو شکر رشدش عالی بود طوری که دوماهگی 5.125 بود و من خوشحال بودم که پسرم شیر من رو هم میخوره ولی بیشتر میدوشیدم تا خودش بخوره بعد از دوماهگی یعنی شروع 3 ماهگی شیر خشک که میخورد بالا میآورد و من هم با مشورت دکتر شیر خشک رو قطع کردم البته خیل...
8 تير 1390

زردی طاها

سلام گلابدون من بعد از سه روز از تولدش آزمایش زردی داد وبیلی روبین خون 9.9 بود که دکترش گفت خوبه ولی پنج روز بعداز تولد واسه تست غربالگری که بردیمش دکترش گفت که زرده و تست دادیم و بیلی روبین 14 شده بود و دستور بستری داد بعد از بستری هر 1.5 بهش شیر میدادیم که گفتند شیر مادر کمه و شیر خشک نان 1 دادند خلاصه تا فرداش ساعت 2 پسرم زیر دستگاه خوابید و در آزمایش آخر بیلی روبین 4.4 نشان داد که من خوشحال شدم که میریم خونه ولی دکترش گفت امکان داره برگرده و یه دستگاه با 16 لامپ آوردند وزیر آن خوابوندنش من داشتم دغ میکردم که با اعتماد به همسرم سر خود از بیمارستان آمدیم بیرون و خداروشکر زردی کامل رفع شده بود . سفارش به همه مادرها این است که از زمان تو...
8 تير 1390

قولنج یا کولیک نوزادان

پسر من تا 12 روزگی راحت میخوابید و آرام بود طوری که اطرافیانم میگفتند بزار گریه کنه بعد بهش شیر بده ولی بعد از 12 روزگی طاها از ساعت 11 شب تا 6 صبح گریه میکرد البته من با راه بردن و تکان دادن آرامش میکردم ولی چند دقیقه بیشتر دوام نداشت خیلی ناراحت بودم نه به خاطر خودم بلکه به خاطر طاها که خوابش کم شده بود البته روز میخوابید ولی هیچ چیز مثل خواب شب نمیشه همه میگفتند 40 روزگی خوب میشه شب و روزشو گم کرده دکتر هم به خاطر اینکه گریپمیکسچر جوش شیرین داشت منع در خوردن کرده بود تا بعد از تماسهای مکرر با دکتر بالاخره منشی دکتر گفت شما بهش اینفاکول بدهید که جوش شیرین نداره نفخ خوب میکنه خدا پدرشو بیامرزه اینفاکول تونست طاها رو آروم کنه ولی قطع نشد تا ...
8 تير 1390

از بارداری تا تولدت گلم

من چهارشنبه 5 خرداد 89 آزمایش دادم و مثبت بود و از شادی میخواستم پر در بیارم و بابا هم از این مسئله خیلی خوشحال شد و واسه من وشما گل خرید وشیرینی عمه بهنازتم واسمون گل خرید خاله فاطی و زینب و دایی امیر و محمدتم اومدن خونمون و بایک سبد خوشگل و تبریک گفتند خلاصه همه خوشحال بودند به خصوص مامان بزرگات تقریبا" از همون اوایل بارداری حالت تهوع بدی گرفتم به طوری که وقتی واسه امتحان خرداد دانشگاه رفتم از سر جلسه بلندم کردند و گفتند تمرکز بچه ها رو بهم میزنم اصلا" دوست نداشتم بوی غذا بهم بخوره خیلی سخت بود بیشتر وقت ها خونه مامانی بودم یا واسم غذا درست میکرد و میفرستاد تقریبا" سه ماهگی کمی بهتر شدم 7 مرداد هم عزیز (مادربزرگ بابایی ) از دنیا رفت خیلی ن...
8 تير 1390

بدون عنوان

سلام به همه ی مامانای گل من مادر طاها هستم الان پسر من 5 ماه و 24 روز دارد ومن امیدوارم بتوانم که تجربیاتم در اختیار شما قرار دهم و هم از تجربیاتتان استفاده کنم .
8 تير 1390