پوزش به خاطر اين همه گرفتاري
سلام مامانم
طاها جونم نميدوني چقدر سخت شده كه هر وقت كامپيوتر را مياورم تا واست پست بزارم ميگي آهنگ بزار و يا نميگذاري كار كنم منم هم چند وقتي سراغ كامپيوتر نيومدم مامان جان بزرگ شدنت رو حس ميكنم انگشتاي قشنگت چشماي خوشگلت صورتت و قد و قامتت هميشه خداوند بزرگ رو شاكرم كه پسرم زود به حرف افتاد و با مامانش هم صحبت شد نميدوني چقدر شيرين حرف ميزني طاها از خدا هميشه ميخوام تا ابد سلامت و اميدوار باشي و ميخوام موفقيت رو باشم و جشن بگيرم طاها گلم خيلي خيلي دوستت دارم چند وقته به خاطر پشه مياي پيش من ميخوابي بعضي وقتها ساعت ها فقط نگاهت ميكنم و صداي نفسات رو ميشمارم و ميبوسمت خيلي وصف كردن دوست داشتن مادر سخته مامان جان فقط بدون كه مامانت نفسش به نفست بسته است .
شيرين عسل جديدا فقط وسايلت رو پرت ميكني اين كنترلهاي تلفن و موبايل من كه جاي خود داره . بزرگ شدي بدون كه چه ها ميكني الان هم بيدار شدي من برم سراغ طاها خان زود برميگردم .
تازه آقا طاها وقتي ميگم مامان چند تا دوست داري ميگي يه دنيا و به بابا هم ميگي دوستتت دارم يه عالمه هر چي بگم بازم كمه . شعر خرگوشه و يه توپ دارم و بابا رفته اداره رو از بري خدا رو شكر تا 15 ميشماري و لذت ميبرم وقتي كه ميشماري . دوستتت دارم