طاهاطاها، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

فرشته کوچک خوشبختی

دومین کلمه د د

سلام گلم 90/8/14 ساعت 9:15 روی صندلی غذا کلمه دد رو گفتی البته فیلمش هم واست گرفتم الهی مامان قربون صدای قشنگت بره خوشحالم و منتظر مامان گفتن پسر گلمم.
18 آبان 1390

اولین کلمه که قندونم گفت بابایی

سلام الهی مامان قربون قندونش بره دیشب داشتیم با هم قایم باشک بازی میکردیم و کلی میخندیدی که گفتی ب منم گفتم ب بابا بابا و شما هم گفتی بابا ، بابایی از خوشحالی داشت پر در میآورد و چون قول داده بود بهت جایزه داد آخه از نوزادی به شما میگفت گلدون بابا کیه ؟ و میگفت وقتی بگه بابا جایزه خوب از من میگیره   و گرفتی خلاصه من خودم از شنیدن صدای قشنگت گریه ام گرفته بود البته از خوشحالی و خودم رو کنترل کردم وروجکم یه دنیا دوستت دارم الهی مامان قربون اون قندای که از قندونم میاد بیرون برم طاها مامان نمیدونم خوشحالیمونو چطور واست بنویسم ولی اینو بدون منو و بابایی روزی هزار بار از خدا به خاطر هدیه قشنگ و گلش تشکر میکنیم و میگیم این هدیه وا...
11 آبان 1390

قندون مامان

سلام گل مامان نمیدونی چه کیفی داره وقتی با هم توپ بازی میکنیم من زیر بغلات رو میگیرم و تو با پا توپت رو شوت میکنی و میخندی تازه با بابایی که رفته بودیم فروشگاه یاس یه توپ قرمز واست گرفتیم که اونو بیشتر دوست داری خوشگل مامان با بابایی بردیمت حمام و تو وانت نشوندیمت و کلی با اردک زردت بازی کردی دندون سمت چپت میخواد در بیاد تیز شده ولی هنوز بیرون نزده و تو رو اذیت میکنه نمیدونی وقتی توی صندلی غذات  میشینی چقدر جیغ وداد میکنی با اجازه تون از خواب بیدار شدی و من برم ................ راستی هوا خیلی سرد شده و 3 روزه که بارون میاد خدا رو شکر هر روز و هر ساعت و هر دقیقه و هر ثانیه کنار تو بودن واسم به دنیا ارزش داره آخه نفسم به نفسا...
8 آبان 1390

سالگرد فوت بابایی

سلام مامان جان باز هم 25 مهر اومد و من هنوزم جای خالی بابا رو احساس میکنم نمیدونی چقدر دوست داشتنی و مهربان و مومن و در یک کلام واسه من دنیایی بود میگن خدا آدم های خوب رو گلچین میکنه زودتر میبره پیش خودش بابایی منم زود از پیش ما رفت سال 75 اون موقع مامانی شما فقط 12 سال داشت خیلی دوستش داشتم وقتی رفت انگار تنها شدم از صمیم قلب از خدای بزرگ میخوام که بابای پسرم 120 سال زنده و سالم باشه تا پسرم مثل من کمبود پدرشو احساس نکنه . بابایی 15 سال گذشت فقط خوشحالم که خدا یه خانواده خوب یه همسر ایده آل و مهربان تقریبا" دور از حالاش اخلاقش مثل خودته و یه پسر که مثل فرشته های آسمان .   ...
28 مهر 1390

امان از دست این دندونات

سلام سلام سلام به قول عمو قناد الهی الهی الهی طاها جان نمیدونی دیروز چه حالی بودی مامانی از کلافه گی از صبح ساعت 9 که بیدار شدی فقط تا ساعت 23 نیم ساعت خوابیدی و خسته بودی و خوابت می اومد منتها نمیتونستی بخوابی الهی مامان دور اون چشای خسته ات بگرده منم همش راهت میبردم تا کلافه گی ات کمتر بشه تنها کاری که از دستم بر میاومد و بهت استامینوفن دادم و ژل به لثه های خوشگلت زدم تا بلاخره ساعت 23 خوابیدی مامانی نمیدونی چقدر غصه داشتم که اینقدر خسته بودی دوستت دارم و از خدا میخوام که زودتر دندونات بیرون بیان تا درد پسرم کم بشه دوستت دارم مامان گلم یه عالمه هر چی بگم بازم کمه ........ ...
19 مهر 1390

شیرین کاری های طاهاخان

سلام پسر گلم الهی مامان قربون انگشتت بره که انگشت اشاره تو میگیری بالا مثل بازی کلاغ پر و تا من یا بابایی انگشت اشاره مونو به انگشتت نزنیم پایین نمیبری الهی قربون شیرین کاریات بره مامان یه دنیا دوستت دارم تازه خاله فاطی هم یادت داده که دستت رو میاری بالا و میزنی قدش نمیدونی من چه کیفی میکنم این کارا رو میکنی شازده پسر مامانی. تازه جیغای میزنی که نمیدونی چه کیفی داره البته از خوشحالی وقتایی که باهات بازی میکنم شروع میکنی به جیغ زدن .اینا شیرین کاری های جدید آقا طاهای مامانه ....بوس بوس بوس ماچ ماچ ماچ ...
19 مهر 1390

راستی سالگرد ازدواج ما هم بود

سلام طاها جان یادم رفت بگم که جمعه هم سالگرد ازدواج ما بود من و شما و بابایی رفتیم پارک که خاله فاطی زنگ زد گفت ما تو راه خونه شماییم و بعد رفتیم خونه که خاله فاطی و دایی امیر و محمد با یه سبد گل خوشگل و کادو اومدند بابایی هم رفت کیک خرید و کلی عکس انداختیم و خندیدم و خوش گذشت .......... ...
11 مهر 1390

معاینه ماهیانه

سلام پسر گلم 7/7/90 رفتیم واسه چکاب ماهیانه خدا رو شکر همه چی خوب بود هم وزن هم قد و هم سلامت  جسمانی شما گل پسر ما صحیح و سالم بود خدا رو هزار مرتبه شکر . ...
11 مهر 1390